شعر عاشقانه و زیبا
عکس هایى هستند …
که گریبان ِ تورا مى گیرند …
عکس هایى هستند …
که تو را یاد ِ کسى … چیزى … حسى … حرفى … می اندازند
شعر عاشقانه و زیبا
کاش در کودکی میماندم !
جایی که تنها تلخی زندگی ام شربت سرما خوردگی ام بود …
شعر عاشقانه و زیبا
به کسی اجازه نمیدهم سر مزارم گریه کند
زنده بودنم گریه داشت ، همه خندیدند !
شعر عاشقانه و زیبا
تو نیستی و هراسی در دلم افتاده
حال مادر لالی را دارم که کودکش را در انبوه جمعیت گم کرده باشد
شعر عاشقانه و زیبا
این روز ها حالم همچون دایره ای می ماند
که هیچ گوشه ای برایش دنج نیست
شعر عاشقانه و زیبا
گاهی اونقدر خسته می شویم
که خستگیمون در نمیشه درد می شه
شعر عاشقانه و زیبا
به بعضیا باید گفت:
دیگه بهت نمیگم برو به جهنم …
آخه مگه جهنمیا چه گناهی کردن که باید آدمی مثل تو رو تحمل کنن
شعر عاشقانه و زیبا
گاهی دلتنگ میشوم نه برای تو
گاهی برای خاطراتمان…
گاهی آنچه من بودم و آنچه که فکر میکردم تو هستی ولی نبودی
شعر عاشقانه و زیبا
سیگاریم کرد و رفــــــت
کسی که به قلیان کشیدنم گیر میداد
شعر عاشقانه و زیبا
خواستی دیگر نباشی ؟ آفرین چه با اراده !
لعنت به تو که از درس هایت فقط تصمیم کبری را آموختی
شعر عاشقانه و زیبا