اشعار نیما یوشیج، آشنایی با اشعار و بیوگرافی علی اسفندیاری

اشعار نیما یوشیج

اشعار نیما یوشیج خلاصه زندگی نامه نیما یوشیج زندگی نامه چرا علی اسفندیاری به نیما یوشیج معروف شد اثری از آثار افسانه عکس مقاله در مورد دلتنگی

در این مطلب گزیده ای از اشعار عاشقانه کوتاه و بسیار زیبای نیما یوشیج را آماده کرده ایم، برای مطالعه این متن های زیبا در ادامه با سایت چی شی همراه باشید.

بیوگرافی نیما یوشیج

نیما یوشیج با نام واقعی علی اسفندیاری زاده ۲۱ آبان ۱۲۷۶ در روستای یوش از شاعران معاصر ایرانی است که به دلیل بنیان گذاشتن شعر نوین به عنوان پدر شعر نو فارسی شناخته می شود. نا شعر نو را خود نیما یوشیج روی این نوع اشعار نوین گذاشت.

وی در سال ۱۳۰۰ نام خود را از علی اسفندیاری به نیما یوشیج تغییر داد و با این نام به شهرت رسید. او در سال ۱۳۰۵ با عالیه جهانگیر ازدواج کرد و تا آخر عمر این ازدواج دوام داشت و حاصل ان پسری به نام شراگیم بود که در سال ۱۳۲۱ به دنیا آمد.

نیما یوشیج, بیوگرافی نیما یوشیج, زندگینامه نیما یوشیج , اشعار نیما یوشیج

اشعار زیبای نیما یوشیج

شب نیست که از دیده نرانی خونم

دیری‌ست که من با تو ز خود بیرونم

گفتی به فراق نازنینان چونی ؟

وقت است که آیی و ببینی چونم

شعرهای ناب نیما یوشیج

پند گیرید از من و از حال من

پیروی خوش نیست از اعمال من

بعد من آرید حال من به یاد

آفرین بر غفلت جهال باد

دوبیتی های نیما یوشیج

 من ندانم با که گویم شرح درد

 قصه ی رنگ پریده ، خون سرد ؟

 هر که با من همره و پیمانه شد

 عاقبت شیدا دل و دیوانه شد

شعر خاص نیما یوشیج

جز من را که چاره نیست

بایدم تا زنده ام در درد زیست

عاشقم من ، عاشقم من ، عاشقم

عاشقی را لازم آید درد و غم

راست گویند این که : من دیوانه ام

در پی اوهام یا افسانه ام

زان که بر ضد جهان گویم سخن

یا جهان دیوانه باشد یا که من

شعر نو نیما یوشیج

زندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد

سبزه ها در بهار می رقصند

من در کنار تو به آرامش می رسم

و آنجا که هیچ کس به یاد ما نیست

تو را عاشقانه می بوسم

تا با گرمی نفسهایم ، به لبانت جان دهم

و با گرمی نفسهایت ، جانی دوباره گیرم

دوستت دارم

با همه هستی خود ، ای همه هستی من

و هزاران بار خواهم گفت

دوستت دارم را

اشعار معروف نیما یوشیج

در پیله تا به کی بر خویشتن تنی

پرسید کرم را مرغ از فروتنی

تا چند منزوی در کنج خلوتی

دربسته تا به کی در محبس تنی

 در فکر رستنم ـ پاسخ بداد کرم ـ

خلوت نشسنه ام زیر روی منحنی

هم سال های من پروانگان شدند

جستند از این قفس،گشتند دیدنی

در حبس و خلوتم تا وارهم به مرگ

یا پر بر آورم بهر پریدنی

اینک تو را چه شد کای مرغ خانگی!

کوشش نمی کنی،پری نمی زنی؟

زیباترین متن های نیما یوشیج

خانه‌ام ابری است

یکسره روی زمین ابری ست با آن.

از فراز گردنه خرد و خراب و مست

باد می‌پیچد.

یکسره دنیا خراب از اوست

و حواس من!

آی نی‌زن که ترا آوای نی برده‌ست دور از ره کجایی!

شعر ناب از نیما یوشیج

ترا من چشم در راهم شباهنگام

که می گیرند در شاخ  تلاجن  سایه ها رنگ سیاهی

وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم

ترا من چشم در راهم،

شباهنگام.

در آندم که بر جا دره ها چون مرده ماران خفتگانند

در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام

گرم یاد آوری یا نه

من از یادت نمی کاهم

ترا من چشم در راهم


مطالب مرتبط:

اشعار فاضل نظری

اشعار فروغ فرخزاد

اشعار بابا افضل کاشانی


منبع : فیسبوک چی شی